وقتی کسی رو زیاد و بدون قید و شرط بخوای ، براش تبدیل میشی به سیب زمینی ؛ اونوقته که تو روغن سرخت میکنه …
.
.
ایــن کــه در آن ، جـــا خــوش کـــرده ای ،
“دل” اســت ..
نــه شـــهـر بـــــازی !
تـــــاب بـــــازی نـــــدارد !
.
.
دل نده…
دل نده….
به آدمها دل نده…
تو که از خدایشان عاشقتر نیستی…
آنها خدای خود را به نیمه نانی می فروشند…
و تو را به نیمه شبی…….
.
.
ای کـــاش , کــــوه به کـــوه میرسیـــد
ولی آدم به آدم
نـــــه…!
دیدن بعضــی آدمهــــا داغ دلتــــو تـــــازه میکنـــه…
.
.
نگــذار کســی بــداند کــه چگــونه
بـه جـایِ بوسیــده شــدن ،
نــوازش شــدن ،
گـزیده شــده ام !
.
.
روی برگ های خاطرات نوشتم دلتنگم ، پائیز شد و خاطرات رنگشون زرد شد و از شاخه های دلتنگی روی سنگفرش آرزوها ریختن تا زیر پای غرور و بی محبتی له بشن !
.
.
بیشتر از آنچه سزاوارش باشم بهم صدمه زدی فقط به این خاطر که بیشتر از آنچه سزاوارش باشی عاشقت بودم …
.
.
تو را نمیبخشم که وقت بودن نبودی
وقت دیدن ندیدی
وقت عاشقی هرزگی کردی
وقت گریه با دیگران خندیدی
تو را هرگز نمی بخشم که هرگز با من نبودی و من به سادگی همه ام با تو بود …
.
.
“شما” گرچه واژه محترمی ست ولی “تو” شدن لیاقت میخواهد !
.
.
دوست داشتن تو یک سوء تفاهم بود ولی خب “ببخشید” رو هم برای همین روزا گذاشتن !
.
.
کاش میشد بازی را از آخرش شروع کرد و بین دو نیمه میزدم به چاک تا حماقت هیچ آغازی را نبینم !
.
.
کاش میدانستی عوضی میشم که به هم بیایم عشقم !
.
.
چشمات انقدر برق داشت که تموم زندگیمو تونسم چراغونی کنم ، روزگار خوبی بود اما یه روز قبضش اومد …
تموم زندگیمو ریختم به حساب اما افاقه نکرد ، یکی اومد قطعش کرد !